به رغم وعده رییس جمهور در برنامه گفتگوی زنده با مردم بازار ارز اما به آرامش نرسید و روز گذشته وارد کانال 4 هزار و 800 تومان شد که تقریبا بالاترین قیمت ارز در تاریخ ایران است. به این ترتیب بازار ارز مرزهای روانی موجود را در هم شکست و آنطور که شنیده ها حکایت دارند میل به خرید دلار در بازار به شدت افزایش یافته که سیگنال و علامت بدی برای بازار است.
کارشناسان معتقدند دولت به واسطه کنترل فضای روانی در دولت گذشته توانست بازار ارز را در شرایط باثباتی نگه دارد اما سوال این است که چه موضوعاتی باعث شده تا فضای باثبات روانی گذشته را شاهد نباشیم؟ تحلیل های گوناگون در این زمینه وجود دارد که معتقد است برجام آنطور که افکار عمومی و فعالان بازارهای گوناگون انتظار داشتند پیش نرفته است و همین عامل به خصوص با تهدیدهای گاه و بیگاه ترامپ و واکنش های متناقض اروپا به صورت یک محرک قوی برای رشد قیمت ظاهر شده است.
این مسأله البته قابل پیش بینی بود و با آن که آمریکا همچنان لایحه تعلیق تحریم ها را در هفته های اخیر برای یک دوره 3 ماهه امضا کرده است اما هنوز به دنبال همراه سازی کشورهای اروپایی و روسیه و چین است تا بلکه بتواند شکل جدیدی از تحریم ها را یا خروج از برجام را تصویب کند. البته طرف اروپایی بیش از آنکه به بخواهد به آمریکا پایبندی داشته باشد تا این لحظه با ایران در تعامل بوده و از برجام حمایت کرده اما به نظر می رسد بازار ارز برداشت دیگری از اروپا در این قضایا دارد.
محرک دوم اقدامات دولت و بانک مرکزی است. فعالان بازار ارز و صرافی ها به خصوص معتقدند بانک مرکزی از تزریق ارز به بازار در برهه ای خودداری کرده و این موضوع باعث شد جرقه اولیه افزایش قیمت زده شود و به این ترتیب با رشد قیمت تا مرز 4 هزار و 300 تومان رویه سفته بازی در بازار به شدت رونق گرفت و به این ترتیب بازار به سمت جهش حرکت کند.
دلیل سوم نگاهی به آمارهای تراز تجاری در کشور است. طبق آمارها تراز تجاری ایران در 10 ماهه امسال با 7 میلیارد دلار کسری روبرو شده است. این به معنای آن است که میزان ارز ورودی به کشور در مقایسه با ارزی که از کشور خارج شده افزایش یافته است و بازار با توجه به عدم دخالت در تنظیم مسیر منطقی خود را در پیش گرفته است. طبق آمارهای گمرک ایران میز ان صادرات کالا در این مدت 35 میلیارد و 612 میلیون دلار کالا از کشور خارج شده (ورودی ارز) و 42 میلیارد و 805 میلیون دلار نیز کالا به کشور وارد شده است (ارز خروجی). به این ترتیب شاهد خروج بیشتر ارز تجاری هستیم که رقم آن نیز در مقایسه با سال های گذشته بسیار بالاست چراکه به عنوان مثال سال گذشته تراز تجاری نزدیک به 1.2 میلیارد دلار مثبت بود و سال 94 به همین میزان رقم تراز تجاری منفی بوده است.
در کنار این مسأله برخی موضوعات از جمله بی علاقگی کشورهای دنیا به بازگرداندن پول کالای ایرانی و از طرفی محدودیت های نقل و انتقال که به بهانه های مختلف ایجاد می شود همگی بر روی میزان تعادل ارزی اثرگذار است. این در حالی است که هنوز معلوم نیست و به طور قطعی نمی توان گفت چه میزان کالای قاچاق به کشور وارد می شود و تا چه میزان بر تراز تجاری و کسری ارزی اثر می گذارد. مسئولان از رقم 12 میلیارد دلار خبر می دهند و باید این رقم را نیز به میزان واردات و تقاضای ارز وارداتی افزود.
در این بین طولانی شدن زمان خروج از رکود را باید عامل دیگر اثرگذار بر بهای ارز در کشور دانست. در سال های اخیر به دلیل حبس نقدینگی در سیستم بانکی و آرامش در سایر بازارها هیچ بازاری مورد هجوم نقدینگی قرار نگرفت و به همین دلیل بازار ارز و یا سایر بازارها در تعادل باقی ماندند. این در حالی است که با کاهش نرخ سود سپرده های بانکی این مسیر با تغییر روبرو شد. به این ترتیب منابع به تدریج از سیستم بانکی خارج شد که در حال حاضر به نظر می رسد بازار ارز اثرپذیری به مراتب بیشتری را داشته است.
به نظر می رسد با تغییر جهت ارز از 3 هزار و 850 تومان به تدریج منابع به سمت بازار ارز سوق یافته و زمانی که دلار مرز روانی 4 هزار و 200 تومان را پشت سر گذاشت این تحرک نقدینگی با شتاب بالاتری اتفاق افتاد که نتیجه آن در حال حاضر قیمت فعلی است.
تمام این موارد در حالی است که در حال حاضر نقدینگی در کشور به رقم عجیبی معادل هزارو 400 میلیارد تومان رسیده که رشدی 150 درصدی را در مقایسه با سال 92 تجربه کرده است. این در شرایطی است که پایه پولی نیز در همین مدت بیش از 50 درصد رشد یافته و تمام این موارد نشان می دهد نقدینگی سرگردان به شدت در حالت تهاجمی قرار دارد و اگر اقدامی برای بازار ارز صورت نگیرد این بازار به زودی مرز 5 هزار تومان را پشت سر خواهد گذاشت.
نظر شما